طبق تعریف، ريسک پروژه رويداد يا وضعيتي غيرقطعي است که در صورت وقوع، اثري مثبت يا منفي بر اهداف پروژه میگذارد. البته در بسیاری از منابع رخداد با اثر منفی را ریسک و رخداد با اثر مثبت را فرصت نامیده اند.
استانداردها و راهنماهاي زيادي در زمينه مديريت ريسک انتشار يافتهاند که در هر کدام فرايند مديريت ريسک متفاوت است اما با دقت و مطالعه تمام آنها متوجه خواهيم شد که گامهايي در آنها مشترک يا معادل هم هستند که در ادامه اين گامها به همراه توضيح مختصري ذکر مي شود :
شناسايي ريسک ها مشخص مينمايد که چه اتفاقهايي ممکن است اتفاق بيفتد که بر نتايج پروژه تأثير منفي داشته باشند. در واقع شناسايي ريسک ها با پاسخ دادن به اين سؤال به نتيجه ميرسد که «چه اتفاقي ممکن است رخ دهد که مانع موفقيت عناصر کليدي پروژه شود».
ارزيابي ريسک فرايند کلي تحليل و سنجيدن ريسک است و هدف از آن رسيدن به يک اولويتبندي مورد توافق از ريسکهاي شناسايي شده است. اولويتهاي ريسک توافق شده جهت تعيين کانون تمرکز تلاشها در پاسخ به ريسکها بهکار ميروند. آناليز ريسک در واقع استفاده سيستماتيک از اطلاعات موجود جهت تعيين احتمال وقوع و شدت اثر وقوع رخدادها جهت تعيين ميزان بحراني بودن ريسک است و سنجيدن ريسک فرايند مقايسه ريسک تخمين زدهشده با معيارهاي معلوم ريسک جهت تعيين اهميت و اولويتبندي ريسک ميباشد.
پاسخ به ريسک، انتخاب روش و استراتژي مناسب جهت حذف يا کاهش احتمال وقوع ريسک يا کاهش پيامدهاي ريسک در صورت وقوع است.
در اين مرحله روي ثبت ريسک به صورت مستمر بازنگري صورت ميگيرد و ليستي از ریسکها و اقدامات جديد براي برخورد با ريسک تهيه ميشود.
در ساختوساز اگرچه مشخص کردن عدم قطعیتها در مراحل اولیه پروژه بسیار دشوار است، با این وجود ارزیابی ریسک، تخمین هزینه و مدیریت هزینه بایستی در اولین مراحل چرخه حیات پروژه انجام شود. به دلیل وجود عدم قطعیتها همواره هزینههای پروژه از زمان پیشنهاد و برنامهریزی پروژه تا تکمیل اجرای پروژه نسبت به هزینه پیشبینیشده افزایش مییابد. چون این عدم قطعیتها در فازهای اولیه پروژه بیشتر است، هزینه تخمین زدهشده با هزینه واقعی فاصله بیشتری دارد. این مهم را میتوان در زیر مشاهده نمود.